سالگرد عقدمون

ساخت وبلاگ
بامداد چهارشنبه به خیر چند روز دیگه سالگرد عقد من و‌ ابر هست یازده سال پیش تو یه روز خیلی سرد پاییزی باهم دیگه عهد بستیم کنار هم زندگی کنیم شرایط سختی داشتیم مادر نازنین ابر در بیمارستان بود و‌حالش اصلا مساعد نبود و عقد ما به اصرار خانواده ابر سریع السیر برگزار شد تا وقتی که مادر ابرجانم در قید حیات هست شاهد ازدواج من و‌ابر باشند برای همین‌دلامون پر غصه بود و‌مراسم عقد ما حزن آلود بود ولی صورت ابر در عین حال هم شاد بود که داریم بهم می رسیم اپیزودهایی از یکزندگی...
ما را در سایت اپیزودهایی از یکزندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranoabr بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 19:56